به گزارش مشرق، آیا حضور بنیامین نتانیاهو در راهپیمایی «اتحاد ضد تروریسم» در پاریس تنها برای رد گم کردن نقش موساد در حادثه تروریستی هفتم ژانویه فرانسه بوده است؟ عدم حضور باراک اوباما، جان کری یا هر مقام بلندمرتبه سیاسی آمریکایی در راهپیمایی محکومیت حمله به شارلی ابدو دربردارنده یک پیام پنهان اما آشکار سیاسی بود و آن اینکه کاخ سفید نمیخواهد خود را درگیر مسالهای کند که به آن ارتباطی ندارد. در حقیقت اوباما به این فکر میکرد که با لو رفتن نقش موساد در حادثه تروریستی هفتم ژانویه، هم میتواند با بنیامین نتانیاهو مزاحم همیشگیاش تسویهحساب داخلی کند و هم اینکه در افکار عمومی حمله موساد به قلب اروپا را خودسرانه جلوه دهد تا پای سازمان سیا به میان نیاید اما بعید است کسی باور کند که آمریکا و اسرائیل در زمینه ناامن کردن اروپا و به سخره گرفتن اعتبار رهبران آن و همچنین دامن زدن به اسلامهراسی و جنگ داخلی در این قاره با هدف بهرهبرداریهای بعدی در خاورمیانه یا در مواجهه با روسیه، منافع مشترکی نداشتهاند. هنوز یک هفته از حمله برادران الجزایریتبار کواشی و همدستانشان به هفتهنامه فکاهی هتاک «شارلی» نمیگذرد که تناقضات و ابهامهای بیشماری میان روایت رسمی دولتمردان فرانسوی، منابع مستقل و حتی سیاستمداران دیگر کشورها بروز کرده است. هر چه هست موج تحلیلی عظیم در رسانههای سراسر جهان درباره حادثه شارلی ابدو علیه اسرائیل در حال شکلگیری است و این بیشباهت به همان سونامی ضداسرائیلی 2015 پیشبینی شده توسط خود تلآویو نیست. نهتنها رجب طیب اردوغان رئیسجمهور ترکیه و یاران سیاسی نزدیکش بلکه جیمی کارتر، رئیسجمهور اسبق آمریکا نیز روایت رسمی غرب درباره نقش اسلامگرایان افراطی در حادثه هفتم ژانویه پاریس را نقض کرده و مستقیم یا غیرمستقیم اسرائیل را آمر پشت پرده ترور کاریکاتوریستها و روزنامهنگاران فرانسوی و همچنین گروگانهای یهودی در فروشگاه شمال پاریس معرفی میکنند.
فاشگوییهای کارتر و اردوغان
اما در حالی که تحلیلهای منابع مختلف درباره دست داشتن سرویس مخفی رژیم صهیونیستی در حمله به هفتهنامه شارلی ابدو نیازمند تایید منابع موثقتر بود، جیمی کارتر، رئیسجمهور ایالات متحده در هنگامه انقلاب اسلامی ایران در یک گفتوگوی تلویزیونی انگشت به سوی سرزمینهای اشغالی نشانه رفت. او در پاسخ به سوالی درباره علت حملات اخیر در فرانسه، ادامه درگیریها بین فلسطین و رژیم صهیونیستی را یکی از ریشههای این حملات دانست اما رئیسجمهور ترکیه نیز که موضع خود را پس از نسبت دادن این حمله به القاعده یمن(همپیمان خلافت ضداسلامی عراق و شام) بهخاطر حمایتهایش از داعش در معرض خطر میبیند از این فراتر رفت و تلویحا سازمانهای اطلاعاتی غربی و اسرائیلی را عامل حادثه جلوه داد. اردوغان گفته است دولتهای غربی در مواضع خود در قبال حمله به دفتر مجله شارلی ابدو و گروگانگیری در سوپرمارکت یهودی در پاریس، ریاکاری میکنند. او همچنین یک سوال مطرح کرد: «نتانیاهو با چه رویی در راهپیمایی پاریس حاضر شد؟ چطور مردی که با کشتن 25 هزار نفر به «تروریسم دولتی» متهم است در این تظاهرات حاضر میشود و برای مردم دست تکان میدهد؟» به گزارش فارس، «ملیح غوکچیک» شهردار آنکارا و یار نزدیک اردوغان در حزب «عدالت و توسعه» نیز رسما موساد را عامل ترورهای پاریس معرفی کرد و گفت: «اقدام دولت فرانسه در حمایت از پرونده به رسمیت شناختن دولت مستقل فلسطینی، نارضایتی اسرائیل را در پی داشت و همین امر موجب شد تا چنین حرکتی را در داخل پایتخت فرانسه انجام دهد. اسرائیل نمیخواهد پرونده به رسمیت شناختن دولت فلسطینی در اروپا پیشرفتی داشته باشد و به همین دلیل، دستگاههای اطلاعاتی آن با چنین حملاتی تلاش میکنند به خصومت میان اروپاییها و اسلام و مسلمین دامن بزنند». این اظهارات مقام ترک از آن رو حائز اهمیت است که دستگاه اطلاعاتی این کشور، نزدیکترین سازمان مخفی منطقه به موساد اسرائیل شناخته میشود و طبیعتا از بسیاری از تحرکات پشت پرده صهیونیستها باخبر است.
موساد، از «سوزاناه» تا «شارلی ابدو»
در میان رسانههای جریان اصلی غرب اما یک نشریه اقتصادی آمریکایی-آلمانی انگشت اتهام را به سمت اسرائیلیها گرفت و نوشت که تلاشهای آشکار صهیونیستها برای بهرهبرداری از این مساله از جمله حضور نتانیاهو و وزرایش در راهپیمایی پاریس، دفن کردن قربانیان یهودی گروگانگیری جمعه در سرزمینهای اشغالی و برگزاری مراسم یادبود جداگانه برای قربانیان حوادث اخیر، ناخودآگاه حمله به «شارلی ابدو» را شبیه عملیات پرچم دروغین موساد در واقعه «سوزاناه» قاهره کرده است. روزنامه آیبیتایمز، سومین روزنامه اقتصادی پرتیراژ جهان در آغاز هفته گزارشی از نقش نیروهای موساد در حادثه حمله به دفتر نشریه طنز «شارلی ابدو» را منتشر کرد که مجبور شد ساعاتی بعد آن را از خروجی سایت خود حذف کند. براساس این گزارش، دخالت نیروهای موساد در حادثه حمله به شارلی ابدو فرانسه شباهت عجیبی به داستان دیگری دارد که تا بیش از 50 سال به عنوان موضوعی جعلی و بافته ذهن تبلیغ میشد تا سرانجام تلآویو خود لب به اعتراف به آن گشود. در جولای سال 1954 انفجار چندین بمب در دفاتر برخی ساختمانهای مربوط به آمریکا و انگلیس در قاهره و اسکندریه به گمانهزنیهای بسیاری درباره عاملان آن بمبگذاریها منجر شد. گروهی که معمولاً در حوادثی از این دست در مظان اتهام قرار میگرفت اسلامگراهای اخوانالمسلمین بودند. البته این اتهامها بر شواهدی هم استوار بود. در آن هنگام جمال عبدالناصر، رئیسجمهور مصر که در حال مذاکره با انگلیس بود در تلاش بود تا لندن را به تخلیه پایگاههای نظامی عظیمش در منطقه کانال سوئز متقاعد کند اما گروه اخوانالمسلمین فعالانی ملیگرا بودند که با هر گونه مصالحه دولت مخالف بودند پس متهم ردیف اول قلمداد میشدند. اما چند ماه بعد وزیر کشور مصر از متلاشی شدن یک شبکه جاسوسی اسرائیلی متشکل از 13 نفر خبر داد و آنها را عاملان بمبگذاریهای قاهره و اسکندریه معرفی کرد. در دادگاه معلوم شد اداره اطلاعات نظامی ارتش اسرائیل عدهای از یهودیهای مصری را به خدمت گرفته و از آنها خواسته است به گونهای این عملیات بمبگذاری را انجام دهند که گروههای مسلمان، کمونیستها و برخی گروههای ناشناس مصری عاملان اصلی به نظر برسند. آن زمان رژیم صهیونیستی و رسانههای غربی دادگاههای مصر و اعترافات مظنونان را محکمههایی نمایشی توصیف میکردند که برای رسیدن به اهداف یهودستیزانه، در حال طرح اتهاماتی دروغین علیه عدهای یهودی بیگناه هستند اما سرانجام در سال 2005 رئیس رژیمصهیونیستی با اهدای نشان اقتدار به خانوادههای جاسوسان آن واقعه ابهامات را از بین برد و به دست داشتن موساد در آن عملیات که با کد رمز «سوزاناه» انجام شده و بعداً به ماجرای «لاون» معروف شد اعتراف کرد. نکته اینجاست که اسرائیل 1954 هم بسیار شبیه امروز منزوی و ناامن بود. رفتارهای خشن صهیونیستها با فلسطینیان حتی صدای متحدان غربی را هم در آورده بود اما موضوع هشداردهندهتر برای اسرائیل گامهای آشتیجویانهای بود که بین مصر از یک طرف و آمریکا و انگلیس از طرف دیگر برداشته میشد. پس انگیزه مهم برای دخالت موساد در بمبگذاریهای مصر میتوانست خروج از این بنبست دیپلماتیک باشد. ایجاد ناامنی در مصر علاوه بر آنکه به سیاست اسرائیل برای اسلامهراسی کمک میکرد این مزیت را هم داشت که نیروهای آمریکایی و انگلیسی را به ماندن در کانال سوئز ترغیب میکرد.
شارلی ابدو قربانی اسرائیل
اسرائیل 2015 همانند اسرائیل 1954 و بلکه بدتر از آن، ناامن و منزوی است. حمله چند ماه پیش به نوار غزه که در خلال آن چندین هزار غیرنظامی از جمله زن و کودک کشته و زخمی شدند، نزدیکترین متحدان این رژیم را به انتقاد واداشت. حتی «لوران فابیوس» وزیر خارجه یهودی و صهیونیست فرانسه در آن زمان در انتقاداتی تند از تلآویو گفت: «حق اسرائیل برای برخورداری از امنیت، کشتن کودکان و قتلعام غیرنظامیان را توجیه نمیکند». همچنین نتانیاهو در روزهای اخیر تأکید وسواسگونهای بر مهاجرت یهودیهای فرانسه به سرزمین اشغالی داشته است و حتی مکررا در صفحه فیسبوک خود از یهودیان فرانسه و سایر یهودیان دعوت کرد به سرزمین اشغالی فلسطین مهاجرت کنند. نسبت نرخ رشد جمعیت اسرائیل به اعراب به گونهای است که این رژیم تا سالهای آتی با چالش امنیتی مواجه خواهد بود. بهعلاوه روند مهاجرت یهودیان به فلسطین اشغالی پس از جنگ اخیر غزه (تابستان 2014) متوقف شده است. حادثهای مشابه حمله به دفتر نشریه طنز شارلیابدو میتواند رویداد مناسبی برای ناامن جلوه دادن فرانسه و دعوت از یهودیان این کشور برای زندگی در سرزمینهای اشغالی باشد. شواهد دیگری که ظن دخالت موساد در حوادث فرانسه را تقویت میکند هشدارهای مکرر رژیم صهیونیستی مبنی بر انتقامجویی از دولت فرانسه و پارلمان این کشور به خاطر اقدامات اخیرشان در به رسمیت شناختن کشور فلسطین و رأی به طرفداری از آن در شورای امنیت سازمان ملل است. اما حتی قبل از آن هم اسرائیل به فرانسه درباره تبعات به رسمیت شناختن فلسطین هشدار داده بود. در آن زمان نتانیاهو در جمع خبرنگاران گفت: «وقتی که در خاورمیانه دارند سر مردم و از جمله سر یک شهروند فرانسه را میبرند آنها کار بهتری برای انجام دادن غیر از به رسمیت شناختن فلسطین ندارند؟ به رسمیت شناختن کشور فلسطین توسط فرانسه یک اشتباه بزرگ خواهد بود». اسرائیل هفته پیش هم بهخاطر آنکه فرانسه در شورای امنیت سازمان ملل به طرفداری از فلسطین رأی داده بود، ابراز ناامیدی کرده بود.
نظرات شما عزیزان:
موضوعات مرتبط: سیاسی ، امنیتی ، ،
برچسبها: